به گزارش راهبرد معاصر؛ همانطور که پیش بینی میشد بازارها در حال واکنش به حمله موشکی هستند، پیشتر در گزارشی بیان شد که نگرفتن انتقام سخت بازارها را در داخل متزلزل میکند، اما این متزلزل نشدن بستگی دارد به عوامل بنیادینی نظیر رفع تحریم ها، پس از سیلی موشکی اولیه به آمریکایی ها به نظر میرسد برخی تحریم ها دفن خواهند شد، دکتر مجید شاکری در این رابطه با توضیح میدهد.
حمله موشکی سپاه پاسداران به عنوان اولین سیلی در انتقام از ترور شهید قاسم سلیمانی که منجر به عقب نشینی واضح اقای ترامپ شد؛ منطقه را وارد فاز توازن امنیتی جدیدی کرد که یک وجه بسیار مهم تحریمی آن مربوط به تحریم های مالی است. واقعیت این است که فارغ از دسته بندی های حقوقی به لحاظ کارکردی گروهی از تحریم های مالی که نحوه اجرا به صورت اعمال فشار امنیتی در کشورهای حاشیه خلیج فارس روی ساختار دسترسی ایران به فضای مالی آنها ایجاد شده بود جزء آزار دهنده ترین شکل تحریم های مالی بود که به صورت مستقیم و بی واسطه بر قیمت بازار آزاد ارز کشور تاثیر گذار بود؛ بهمن 95، بهمن 96، فروردین 97 و وقایع فروردین 98 که منجر به واکنش شایسته تقدیر بانک مرکزی شد ناشی از این جنس تحریم های مالی بود که هرازگاهی با بهانه های مختلفی چون تروریستی خواندن سپاه پاسداران و ... بهانه ای برای بستن دسترسی ایران به موضوع دلار را پیش می کشید؛ اما تمام آنچه در عرصه مالی اقتصادی وارزی دیده می شود نشات گرفته از فشارهای امنیتی برروی ایران بود.
بعد از ماجرای شکار پهباد گلوبال هاوک و حمله به تاسیسات نفتی آرامکو این موضوعات به طور خاص درامارات و عمان رویکرد جدیدی به خود گرفت؛ هر چند در ظاهر مسائل مادی بود اما تمام بهانه گیری ها ناشی از موضوعات امنیتی بود که به تغییر فضا انجامید. در فضای جدید با توجه به توازن امنیتی جدید ؛ گشودگی جدی ایجاد شد حتی خبری مبنی بر اینکه شش کارگزار از طرفهای بانکی در دبی توانستند فعالیت کنند به طور رسمی منتشر شد و کشور را وارد فاز ارامشی کرد که از تابستان شاهد آن بودیم؛ هر چند در این مدت شاهد افزایش و کاهش هایی بودیم اما هیچ گاه این موضوع از حد کنترل خارج نشده بود.
این جنس از تحریم ها زمانی کارکرد خود را از دست می دهد که شما زور خود را درعرصه بین الملل نشان دهید؛ بعد از سرنگونی پهباد آمریکایی هنگامی که دولت به سراغ اتخاذ تصمیمات اقتصادی عجیب و غریبی چون افزایش نرخ بنزین رفت؛ وقایع و اعتراضات بعد از آن و حس لرزشی که درایران از این تصمیم اقتصادی گرفته شد موجب شد تا دشمن در آن سوی مرزها یک بار دیگر به سراغ محدود کردن فضای گشودگی کشور برود؛ هر چند عراق همزمان با ایران درگیر تحولات و اعتراضات مردم با دولت بود؛ برای اینکه اهمیت این موضوع و تاثیر ابعاد داخلی چنین تصمیماتی را بر واکنش های برون مرزی درعرصه اقتصاد نشان دهیم باید گفت قبل از مشکلات اعتراضی بنزینی شش کشور حاشیه خلیح فارس گروهی از افراد آمریکایی را تحت تحریم قرار دادند که قطر و امارات نیز در این لیست قرار داشتند؛ در واقع ما با وضعیتی مواجه بودیم که اگر به لحاظ امنیتی دچار مشکل می شدیم اینها دست از همکاری بر می داشتند؛ بنابراین تصمیم بنزینی دولت منجر به ایجاد مشکلات جدی دوباره ای شد.
حوادث هفته اخیر بعد از شهادت سردار قاسم سلیمانی منجر به ایجاد توازن امنیتی جدیدی در منطقه شده است که این جنس از تحریم ها را کاملا از روی میز برداشته است. در این توازن امنیتی جدید امکانی برای این نوع از فشارها وجود ندارد هر چند اینده را نمی توان پیش بینی کرد و ممکن است دولت در آینده همچنان دست به اتخاذ تدابیری چون افزایش بنزین و واکنش نشان دادن مردم بزند؛ اما در افق موجود می توان گفت که این جنس از تحریم دیگر مدفون شده است. قطعا به جای خشنودی و رضایت صرف از این وضعیت باید به دنبال تثبیت وضعیت در دراز مدت باشیم؛ یعنی قبل از اینکه صدای سیلی بخوابد گرید شبکه ارزی را نه تنها در جنوب ایران بلکه در سراسر کشور ارتقاء دهیم تا به صورت ایجابی وارد دسته فعالیت های مرتبط جدیدی شویم که در نهایت ما را به نقشه ارزی جدید برساند.
فارغ از این مساله که رسیدن به این وضعیت مطلوب که آیا این موضوع هم تراز با فقدان وجود نازنین حاج قاسم است یا نه؛ به طور خاص باید منتظر گشایش های ویژه ای باشیم؛ شاهد دور تازه ای از باز شدن ذخایر ارزی بلوکه شده ای که بسیاری از کشورها در این امر با ایران همراه و هم مسیر خواهند شد؛ به هر حال بهتر است با تفکر به آینده به دنبال یافتن راه حل های ایجابی باشیم تا همواره در یک حالت توازنی و تعادلی قرار داشته باشیم.